رضـا رضـاپور | سایت شخصـی

امیر المومنین علی علیه السلام:« النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا » مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رخت می بندند بیدار می‌شوند.

رضـا رضـاپور | سایت شخصـی

امیر المومنین علی علیه السلام:« النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا » مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رخت می بندند بیدار می‌شوند.

رضـا رضـاپور | سایت شخصـی

به نام خدای بی همتا
سرآغاز هر دفتری هر چند دفتر مجازی، به نام خالق یکتا است.خدا را شاکرم که نعمت عمر را به ما ارزانی بخشید تا بتوانیم از این نعمت بزرگ در راه شناخت عظمت حق تعالی و قرب به او قدم برداریم ان شاء الله.
راه های ارتباطی:
Email:rezapourca@yahoo.ca

آخرین مطالب

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۸ ثبت شده است

در سومین روز از اردی بهشت ماه 98 مصادف با اعیاد شعبانیه و هم چنین زاد روز یکی از دوستان گلم سعید جمشیدی برنامه سفر زیارتی چند ساعته را با دوستان در میان گذاشتم. الحمدلله همه پایه بودند. ساعت 14 سفر آغاز شد.مبدا شهر قم و مقصد 130 کیلومتری جنوب یعنی مشهد اردهال کاشان و روستای شاعر زیبا سخن سهراب سپهری. این سفر یک مزیت خوبی که دارد این است که می توانی در آن واحد از چند بخش لذت بری. از بعد معنوی می توانی در طول مسیر از چهارده امامزاده زیارت کنی و روحت را آرامش دهی. در مسیر هر جا امامزاده ای می دیدیم توقف می کردیم و شده برای 5 دقیه ای هم شده به زیارتش می شتافتیم. اما از حیث فرهنگی نیز این مسیر ارزش دیدن دارد از زیارت آرامگاه سهراب سپهری که در روستاهای این دیار زندگی می کرده و حتی منزل شخصی اش هنوز پا برجاست گرفته تا قلعه های موجود که سر به آسمان دارند. . و اما از بعد طبیعت گردی نیز این مکان حرفی برای گفتن دارد از باغات سرسبزش گرفته تا کوه و دشت و هوای معتدل آنجا که انسان از بودن در آن لذت می برد.

اما مهم ترین هدفمان از این سفر زیارت مضجع شریف سلطان علی فرزند امام محمد باقر بوده اند که برای هدایت و پاسخگویی مشکلات مردم مدت 3 سال در حوزه کاشان فعالیت داشته اند و همین فعالیت وی موجب شد تا والی آن زمان فردی به نام ارقم شامی را که در کشتن امامان معروف بوده را به همراه شصت هزار نیرو به آن دیار بفرستد. در این درگیری‌ها تعداد زیادی از یاران امام به شهادت رسیدند و حضرت سلطانعلی نیز پس از استفاده از چوبه تیر( بنا به روایتی ۸۰ چوبه داشت) با شمیر به مبارزه برخاست و پس از جنگ‌های تن به تن، ضعف بر ایشان غلبه نمود و از اسب فرو افتاد و خون از پیشانی‌اش جاری شد.

در چنین حالی، لشکر ارقم به محل مبارزه آمده و مردم خابه و معدود افراد باقی مانده در کنار حضرت، فرار کردند و ارقم به بالین حضرت(ع) آمد و سرِ مطهرش را جدا کرد.

هنگامی که مردم فین و کاشان از ماجرای به شهادت رسیدن حضرت سلطانعلی(ع) با خبر شدند، گریان و نالان به محل مبارزه رفتند و حضرت و سایر شهدا را دفن کردند.محل دقیق شهادت ایشان در دربند ازناوه است که با نام قتلگاه در منطقه اردهال شناخته می‌شود، پس از اینکه خبر شهادت حضرت سلطانعلی‌بن امام محمد باقر(ع) به مردم فین رسید، سراسیمه به طرف اردهال حرکت کردند ولی زمانی به آنجا رسیدند که حضرت به شهادت رسیدند، مردم فین آن حضرت را در قالی ‌پیچیدند و در نهر آبی که در نزدیکی منطقه اردهال است، شستشو دادند و دفن کردند و به هین جهت هر سال مراسمی به یاد شهادت ایشان که به مراسم قالی شویان معروف است در مشهد ارهال برگزار می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۰:۴۷

31 روز از بهار زیبای 98 گذشت و وارد روزی شده ام که همه اش زیبایی است. مهمترین عید شیعیان امروز رقم خورد.. نیمه شعبان، زاد روز حضرت حجت ابن الحسن عج الله تعالی فرجهم. همه در انتظار شمایند شمایی که چشم انتظار بیداری مان برای دیدار رویتان هستید اگر چه انصافاً لایق اش نیستیم چرا که اگر لایق دیدار رویتان بوده ایم این زودتر ها ماه رویتان را می دیدیم.آقا جان خودت بر ما ببخش چرا که سایه حضور شماست که ما هستیم.ببخش ما را به خاطر گناهانمان به خاطر غفلت هایمان به خاطر خودخواهی هایمان و ... .

السَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ السَّلاَمُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ. یا ابا صالح مددی.

اما بعد... چنین روزی بود که در سحرگاه روز 5 شنبه در شهر ری چشم به جهان گشودم. اگر چه در زاد روزم احساس می کنم که عمرم گذشت و چه حیف که گذشت. ای کاش می شد زمان را متوقف کرد و از بودن در این دنیا لذت برد. حال که نمی شود اما می توان از عمرمان به نحو احسن استفاده کرد.

اتفاق دیگری نیز امروز رقم خورد. پیامکی آمد مبنی بر موافقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با فصلنامه کوی اردیبهشت.خیلی وقتها منتظرش بودم و چه تصادفی از اسم نشریه با ماه موافقتش. الحمد الله. ان شا الله بتوانم فصلنامه کوی اردیبهشت را جان دهم

اما خبرهای خوش یکی پس از دیگری خود را نمایان کرد اما یک خبر بد نیز این روز مرا ناراحت کرد و مرا به فکر واداشت.ناراحتی ام را اگر چه پنهان کرده ام اما درونم در تلاطم است و قراری نداشت. ناراحتی ام نه از او و نه از پدر اوست که ارادتماندشان هستم. اما پناه می برم از شیطنت اطرافیان که موجبات این ناراحتی را فراهم کرد. کاش پر استقامت بودی و خود تصمیم می داشتی بر زندگی ات. کاش به نجوای دلت و جان پدرت گوش فرا می دادی. برایت آرزوهای زیبا دارم و از پدرتان نیز کمال تشکر را دارم و طلب مغفرت برای اطرافیانت.

...آری زندگی به سان امروز من است که گاه خوشی و گاه ناخوشی است. نباید در هیچ حال به خود مغرور بود. خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ. [لقمان/18)] و روى خود را از مردم (به تکبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متکبّر فخر فروشى را دوست ندارد».

پس بیاییم به خود بازگردیم... همان طور که هستیم باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۸ ، ۲۱:۴۵